روایت لحظه شهادت سید مرتضی آوینی از زبان همراهان/ گفت باید برویم همانجا که آنها بودهاند، یعنی همان قتلگاه
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۰۰۱۷۷
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، اصغر بختیاری، مدیر سابق گروه مستند روایت فتح در ویژه برنامه «تماشاگه راز» که به مناسبت ایام شهادت سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی از قاب شبکه افق پخش میشود، گفت: سفر شهادت آوینی مقدمهای دارد که به سال 70 و 71 برمیگردد. سال 70 با گروهی از بچههای جنگ به منطقه فکه رفتیم، در همان نقاطی که آقای آوینی میخواست یک فیلم عاشورایی بسازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: پس از آن یک سفر نیز به همراه دوستان رفتیم و فیلمی به نام تفحص ساخته شد. ۱۰ سال از عملیات والفجر مقدماتی گذشته بود، تصاویری دیدیم که بسیار دلخراش بود و با این صحنهها مواجه شدیم. مدتی گذشت و پس از آن موسسه فرهنگی روایت فتح در تابستان سال ۷۱ مجددا راه اندازی شد و سفرهایی با هم به شهرهای جنگی میرفتیم. در همان فاصله برای آقای آوینی توضیح میدادیم که اینجا چه منطقهای است و چه اتفاقاتی افتاده است و فیلمها و عکسها را به او نشان میدادم. در همین مدت ۷ - ۸ ماهه ایشان گفتند که به آن مناطق برویم و با رزمندگانی که در آن مناطق حماسه آفریدند مصاحبه کنیم.
مدیر سابق گروه مستند روایت فتح ادامه داد: اولین سفر اواخر سال ۷۱ و عید سال ۷۲ بود که به کانال گردان کمیل رفتیم و در مناطق عملیاتی والفجر مقدماتی و والفجر یک خاطراتی را ثبت کردیم، اما به قتلگاه ورود نکردیم. صحنههایی دیده میشد که پیشتر کسی ندیده بود، حتی با اینک در جنگ بودیم اما در ۸ - ۹ سال جنگ چنین صحنههایی ندیده بودیم. در قتلگاه وسط میدان مین، در یک گودی بیش از ۱۰۰ نفر از بهرین عزیزان ما جا مانده بودند، توان تکان خوردن نداشتند و نمیتوانستند روی پای بایستند و بروند.
اصغر بختیاری در رابطه با روز شهادت سید مرتضی آوینی بیان کرد: تا محل قتلگاه ۲۰ - ۳۰ کیلومتر باید میآمدیم. پیچ رادیوی ماشین را چرخاندم، موجش روی قرآن رفت، اصرار کرد که اصغر بگذار قرآن باشد. چند کیلومتر را قرآن پخش میکرد و حاجی تو حالش خودش بود. پشت میدان مین 2 گروه شدیم، یک گروه همین مسیری را رفتیم که منجر به شهادت شد و یک گروه هم اریب زدند که از بالای میدان بیایند، همین طور وارد میدان مین شدیم. یک آدم خبره در میدان مین همراه ما بود. به آوینی گفتم بچهها همینجا هم میتوانند مصاحبه کنند، گفت نه باید برویم همانجا که آنها بودهاند، یعنی همان قتلگاه. شهید آوینی اصرار داشت مصاحبهها همانجایی باشد که اتفاقی رخ داده است.
وی در رابطه با لحظه شهادت سید مرتضی آوینی گفت: تلاش میکردیم از میدان مین بیرون بیاییم و خود را به بیمارستانی که ۶۰ - ۷۰ کیلومتر دورتر بود برسانیم. همه به هم ریختیم و جانی در بدنمان نمانده بود. چون احساس نمیکردیم آوینی یکدفعه از میان ما برود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روایت فتح سید مرتضی آوینی سید مرتضی آوینی میدان مین شهادت سید صحنه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۰۰۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتلگاه نیروهای آمریکایی در تهران کجا بود؟
همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی: دره نیزار همانطور که از نامش پیداست، نیزار به معنای واقعی بوده که در برابر سیلاب های گاه و بی گاه شمال غرب تهران نقش سدی را ایفا کرده که البته مقاومت آنچنانی و به معنای امروزی نداشته است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
محمدصادق لطفعلیخان درباره حدود این دره تاریخی می گوید: «دره نیزار از پاییندست امامزاده عینعلیزینعلی (ع) شروع می شد و تا نهر طرشت ادامه داشت. این دره تا ۵۰ سال قبل دستنخورده باقی مانده بود تا اینکه در طرح گسترش پایتخت از بین رفت و بوستان نهجالبلاغه را روی بقایای آن ساختند. دره نیزار برای اهالی طرشت اهمیت فراوانی داشت، چون مسیر عبور آبی بود که چرخ های آسیاب کهک را به حرکت درمیآورد و در ادامه باغ های روستای طرشت را آبیاری می کرد.»
اواسط دهه ۳۰ که نیروهای بیگانه در خیابان ها و حتی در آسمان تهران جولان می دادند خبر سقوط هواپیمای آمریکایی در دره نیزار پایتختنشین ها را غافلگیر کرد. لطفعلیخانی درباره این حادثه تاریخی می گوید: «در دهه ۳۰ که تقریبا شروع حکومت پهلوی دوم بود، آمریکاییها در پوشش کارمندان «اداره اصل چهار» در تهران فعالیت می کردند. در همان روزها هواپیمای حامل کارکنان اداره اصل چهار که مدام از آسمان محدوده طرشت عبور می کردند در دره نیزار سقوط کرد و صدای انفجار آن اهالی را به این مکان کشاند. چند روز بعد معلوم شد که دو آمریکایی در این حادثه کشته شدهاند و جسد آنها در آتش سوخته است. بعد از این ماجرا دره نیزار هم به عنوان مکانی که هواپیمای آمریکایی در آن سقوط کرده به شهرت رسید.»
جوان های طرشتی روی سنگ یادبود قربانیان آمریکایی نشسته اند.اواخر دهه ۳۰ و مدتی بعد از سقوط هواپیمای آمریکایی، بنای یادبود آنها در دره نیزار نصب می شود، اما سنگنوشته ای که نام سرنشینان هواپیمای آمریکایی و تاریخ دقیق حادثه روی آن حک شده بود در طرح ساخت بوستان نهجالبلاغه از بین رفت و دیگر هیچ رد و نشانهای از هویت کشتهشدههای تاریخیترین حادثه دره نیزار به جا نماند.
کد خبر 846571 برچسبها تهران قدیم همشهری محله تهران